از دیدن روی ماهت هنوز هم باید تا ده روز دیگر صبر کنم بعدش هم که برنامه ات
ضبطی هست چقدر بد شد انشاالله که موفق باشی من مطمئن هستم که باز هم موفق
میشوی عزیز دلم این روزها خیلی خسته میشوی مواظب خودت باش انشاالله که نظر سنجی
جشنواره جام جم هم برنده بشوی الهی الهی الهی راستی احسان جونم ببخش نتونستم این
یک هفته زیاد احوالت رو بپرسم وای نگم برایت که آنقدر بهت گفتم مواظب خودت باش سرما نخوری
خودم یک سرماخوردگی شدیدی گرفتم که نگو از تب و سرفه و دکتر هم که نرفتم با داروی گیاهی خودم
رو مداوا کردم خخخخ کلا از دکتر رفتن فراری هستم خخخخ بعد امتحانات میخواستم یک استراحتی
کنم آن هم که به سلامتی مریض شدم البته یک خوابی دیدم در موردت که دلیل مریض شدنم هم
بخاطر تو بود خواب دیدم که داماد شدی و من آنقدر توی خواب گریه کردم که نگو و بعد که از خواب
بیدار شدم دیدم دارم توی تب میسوزم وای این کابوس که تو بخواهی با کسی غیر از من ازدواج کنی
من را خواهد کشت نه عرضه دارم که بتوانم بدستت بیاورم و نه عرضه دارم که دوست داشتنم روبهت
ثابت کنم چقدر سخت هست فقط امیدم به خداست خدایی که صدامو می شنوه گریه هایم روپیش
اون بردم و باهاش درددل کردم و داد زدم که من احسان رو عاشقانه دوست دارم گفتم خدایا قول می دهم
که تمام سعی ام را کنم که خوشبختت کنم ای کاش همه کارهایت رو رها میکردی و می آمدی به دنبال
عشق عشق عشق ای کاش برای تو هم من مهم بودم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,