گم شده ام ته دنیا آنجا که اسمش هیچ جا نیست جایی که لبخند زندگی به درهای بسته خورده
و هیچ پنجره ای رو به دنیای بزرگتری باز نمیشود اینجا زمین فقط شور در سینه ات میکارد و
آسمانش هر چه بادا باد است اینجا نفس که میکشی دیوارها خودشان را جلو می اندازند
تا غم هایت را بر دوش کشند و به جان دقیقه ها و ساعت ها می افتند تا بشمارند روزهای
غم ها و دلواپسی ات را که زودتر بگذرد
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|